قدس آنلاین/ آمنه مستقیمی به مناسبت فرارسیدن ۲۷ تیرماه، سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و اتمام دوران هشت‌سال دفاع‌مقدس و به‌منظور بررسی چرایی و دستاوردهای این قطعنامه برای ایران اسلامی با دو تن از کارشناسان به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می‌شود:

 قطعنامه ۵۹۸ حدیبیه زمان بود نه ضعف و شکست ایران

 چرا قطعنامه؟
حجت‌الاسلام والمسلمین محمدمهدی بهدارونــــــد، جامعه‌شـــناس و از رزمندگان و جــانبازان دوران هشت‌ســــــال دفاع‌مقــدس در تحلیل عواملی که به پذیرش قطعنامه 598 انجامید، گفت: برای تحلیل دوران هشت‌ساله دفاع‌مقدس با سه سؤال اصلی مواجهیم: دلایل شروع جنگ، دلایل ادامه آن و نیز عوامل اتمامش. باید توجه داشت هر جنگی روزی شروع شده و روزی به پایان می‌رسد، دفاع‌مقدس هشت‌ساله هم چنین بود و پرونده آن با پذیرش قطعنامه 598 توسط فرمانده کل قوا یعنی امام‌خمینی(ره) بسته شد.
وی درباره علل این پذیرش اظهار کرد: عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی در ابعاد داخلی و خارجی بر این خاتمه تأثیر داشتند و باید در یک منظومه بررسی شوند؛ از نظر سیاسی فرهنگی عده کمی در اواخر به جبهه‌ها‌ می‌آمدند، نه آنکه جنگ و دفاع را قبول نداشتند، بلکه چون معمولاً در طول سال مشغول کار، درس و کشاورزی بودند، در انتهای زمستان به جبهه‌ می‌آمدند. لذا با کمبود نیروی جدی مواجه بودیم.
حجت‌الاسلام بهداروند ادامه داد: همچنین در آن زمان دولت به‌دلیل کمبود اعتبارات و فروش نفت ارزان‌تر از هفت دلار، با قلت بودجه مواجه بود و نمی‌توانست تجهیزات مالی و نظامی جنگ را تأمین کند؛ به‌گونه‌ای که معروف بود ایران در طول سال جز یک عملیات بزرگ را نمی‌تواند انجام دهد. در بُعد سیاسی هم عده‌ای معتقد بودند باید جنگ تمام شود و جنگ را بر محور دیپلماسی و سیاست اداره‌ می‌کردند که در رأس آن‌ها آیت‌الله هاشمی بود و‌ می‌گفت: عملیاتی بزرگ انجام دهید و بخشی بزرگ از خاک عراق را بگیرید و بعد به جنگ پایان دهیم.
بنابرگفته یکی از غواصان عملیات «کربلای چهار» این استراتژی به‌ویژه بعد از عملیات خیبر و والفجرها که آقای هاشمی از سوی امام(ره) به فرماندهی جنگ منصوب شد، قوت گرفت، به‌گونه‌ای که اگر امام‌ می‌فرمودند: «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» ایشان‌ می‌گفت: «جنگ، جنگ تا یک عملیات». بنابراین نوعی تفکر صلح‌طلب و خواستار پایان جنگ در میان فرماندهان نظامی به وجود آمد. همچنین در بدنه دولت و دستگاه دیپلماسی، بسیاری معتقد به اتمام جنگ بودند و رایزنی‌های بسیاری در سازمان ملل انجام دادند.
وی تأکید کرد: در خارج هم اروپا و آمریکا به این نتیجه رسیدند که ممکن است ایران به پیروزی‌های بزرگ برسد، لذا برای ممانعت از این پیروزی اجماع کردند و در سال 1365 نگارش «قطعنامه 598» را آغاز کردند و بعد از تصویب در شورای امنیت به ایران اعلام کردند و ایران نه پذیرفت و نه رد کرد. تا اینکه در 15 روز قبل از پذیرش قطعنامه در تاریخ 27 تیرماه سال 1367 امام(ره) در پیامی فرمودند: «امروز تردید در ادامه جنگ خیانت به خدا و رسول خدا(ص) است».
حجت‌الاسلام بهداروند ابراز کرد: اما آقای هاشمی با نامه محسن رضایی به‌عنوان فرمانده وقت سپاه (که نقش مهمی را ایفا کرد) و نامه دولت نشان دادند که ادامه جنگ میسور نیست و دولت نمی‌تواند حمایت جدی داشته باشد و وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم گفت دیگر کسی به جبهه‌ها نمی‌رود. همه این‌ها به‌ویژه نامه محسن رضایی باعث شد امام(ره) قطعنامه را بپذیرند. لذا ین پذیرش هرگز به‌معنای قبول شکست نبود، بلکه به‌دلیل مقتضیات زمان و مکان، به صلح‌های صدر اسلام همچون صلح حدیبیه شباهت داشت.
این استاد حوزه با اشاره به برداشت اشتباه دشمن از پذیرش قطعنامه و تصور ضعف ایران گفت: با این توهم دشمن به مرزهای جنوب و غرب حمله کرد و عملیات مرصاد را انجام داد و حتی تا سر جاده اهواز خرمشهر آمد، اما با آمدن رهبری (رئیس‌جمهور وقت) و پیام امام(ره) سیل جمعیت به جبهه‌ها آمدند و منافقان را بیرون راندند. حتی محسن رضایی گفت: به امام بگویید ما‌ می‌توانیم به بصره برویم و آنجا را تصرف کنیم، اما ایشان پاسخ دادند: ما پذیرفته‌ایم و دست از آن برنمی‌داریم.

 پذیرش قطعنامه، تغییر خاکریز بود
این جانباز دفاع‌مقدس با بیان اینکه امام‌خمینی(ره) جنگ با کفر را تمام نکردند، بلکه خاکریز آن را تغییر دادند، تصریح کرد: صدور فتوای ارتداد سلمان رشدی، نامه به گورباچف و... نشان‌ می‌دهد که درگیری با کفر در مکتب امام(ره) تمام نشد و پذیرش قطعنامه بهترین تصمیم ایشان بود و برکاتی مثل بیداری اسلامی، و راه‌اندازی جنبش‌های منطقه به‌ویژه حزب‌الله لبنان که برندی علیه جور و کفر است را در پی داشت.
وی راه‌اندازی و تحکیم گفتمان جهاد و شهادت در دنیا را نیز از این برکات دانست و بیان کرد: تهذیب نفوس اجتماعی و تربیت انسان‌های بزرگ نیز از دستاوردهای دفاع‌مقدس و قطعنامه 598 است. لذا باید از نسبت‌دادن خیانت در تحلیل آن دوری کرد؛ چنان‌که امام(ره) در پیامی در اواخر عمر فرمودند: «من این قطعنامه را با مشورت مسؤولان نظام که به صداقت و تدین آن‌ها اعتماد دارم پذیرفتم، کسی آن‌ها را سرزنش نکند». بهداروند در پایان خاطرنشان کرد: این یعنی خیانت و اضطراری نبوده و شکست برای صدام رخ داد و اعدام شد و آمریکا به عراق حمله کرد، در حالیکه ایران امن‌ترین و مقتدرترین کشور است که داعش حتی نتوانسته یک عملیات در آن انجام دهد. اینکه صدای انقلاب و دفاع‌مقدس در سوریه، یمن، بحرین و لبنان بلند است؛ یعنی ما هرگز در جنگ تحمیلی شکست نخوردیم و نبرد علیه کفر، نفاق و التقاط را ادامه‌ می‌دهیم.

 رویارویی همه کفر با ایران!
حسین نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی درباره عوامل زمینه‌ساز پذیرش قطعنامه 598‌ می‌گوید: بعد از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و حرکت نابخردانه صدام با حمایت استکبار جهانی به‌ویژه آمریکا و کشورهای غربی که امروز مدعی مبارزه با تروریسم و خشونت طلبی‌اند، ملت ایران مقاومتی تمام‌عیار نشان داد، آن‌هم در شرایطی که این جنگ مواجهه یک کشور با یک کشور نبود، بلکه بیش از 60 کشور نیروی انسانی به جبهه‌های جنگ علیه ایران اعزام‌ می‌کردند.
وی با بیان اینکه جنگ تحمیلی علیه ایران، نبرد همه متحدان شیطانی علیه جمهوری اسلامی بود، ادامه داد: اما ملت ایران مردانه مقاومت کردند و نه‌تنها همه سرزمین‌ها را پس گرفتند، بلکه درس خوبی به متجاوزان دادند تا بدانند اگر کسی به ایران اسلامی تجاوز کند، سرنوشتش چنین خواهد بود. از این‌رو وقتی به این اهداف رسیدیم، مصمم شدیم تا به‌لحاظ سیاسی جنگ را خاتمه دهیم. البته به پیشنهادات و قطعنامه غرب اعتراضاتی داشتیم و وقتی خواسته‌هامان تأمین شد، پذیرفتیم. نماینده ورامین و پیشوا در خانه ملت درباره تعبیر شکست از پذیرش قطعنامه 598 توسط برخی از افراد تصریح کرد: جمهوری اسلامی هرگز در دوران جنگ احساس ضعف نظامی نکرد و کسانی‌که ضعف نظامی را عامل پذیرش این قطعنامه‌ می‌دانند، تحلیلی غلط از جنگ تحمیلی دارند؛ چراکه ما در بهترین موقعیت بودیم و بالعکس رژیم عراق در بدترین موقعیت خود به‌سر‌ می‌برد.
وی درباره دستاوردهای قطعنامه 598 برای نظام و مردم بیان کرد: پس از پذیرش قطعنامه، حقوق ایران توسط نهادهای بین‌المللی دنبال، و مطالباتمان خواسته شد و در نتیجه همین پیگیری‌ها، عراق به‌عنوان متهم شناخته شد (چیزی که استکبار جهانی در طول هشت‌سال دفاع‌مقدس نمی‌پذیرفت)، و مقرر شد تا خسارت و غرامت ایران را بپردازد. نقوی‌حسینی ادامه داد: همچنین پایان جنگ و پذیرش قطعنامه، فرصت سازندگی را در کشور ایجاد کرد؛ به‌طوری‌که ما با سرعت توانستیم مناطق جنگزده را بازسازی کنیم و جنگزده‌ها را اسکان دهیم. البته دفاع‌مقدس دستاوردهای معنوی بسیار ارزشمندی برای ما برجای گذاشت؛ همچون روحیه شهادت‌طلبی و تقویت بنیه و فرهنگ ایثار و شهادت، به‌گونه‌ای‌که هنوز هم اثر مطلوبی در جامعه دارد و اگر کشوری نگاه چپ به ایران کند، ملت با همان روحیه مقابل متجاوز‌ می‌ایستند.

 دستاوردهای یک صلح در اقتدار نظام
بنابرگفته این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، دوران دفاع‌مقدس نمایش اقتدار و مقاومت ملت ایران مقابل متجاوزان بود و اتحاد مردم را تصویر کرد؛ علاوه بر این، زمینه تجربه و پیشرفت نظامی و دستاوردهای جنگ‌افزاری و دفاعی را نیز برای ما هموار کرد. نقوی‌حسینی درباره تأثیر دوران دفاع‌مقدس و تداوم جنگ در خاکریزهای دیگر بعد از پذیرش قطعنامه بر ملتهای منطقه به‌ویژه در کشورهایی همچون لبنان، سوریه و فلسطین خاطرنشان کرد: یکی از دستاوردهای جنگ تحمیلی و مقاومت ایران این بود که بسیاری از ملل مستضعف که خود را مقابل سلطه‌گران ناتوان‌ می‌دیدند و بر این باور بودند که نمی‌توان با این قدرت‌ها مواجه شد، این بود که دریافتند‌ می‌توان پوزه استکبار را به خاک مالید و همچون ملت ایران مقابلشان قد عَلَم کرد و ایستادگی نمود. از این‌رو جنبش‌های مقاومت منطقه همچون مبارزه مردم فلسطین با رژیم جعلی صهیونیستی و نیز بیداری اسلامی از دفاع‌مقدس ما الهام گرفته‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.